رسول الله
لبیک یا رسول الله صلی الله علیه و آله
I Love The Prophet Muhammad
ما عاشق محمدیم
لبیک یا رسول الله صلی الله علیه و آله
I Love The Prophet Muhammad
ما عاشق محمدیم
بسمه تعالی
هیچ ذکری، بالاتر از «ذکر عملی» نیست؛ هیچ ذکر عملی، بالاتر از « ترک معصیت در اعتقادیات و عملیات نیست. »
و ظاهر این است که ترک معصیت به قول مطلق، بدون « مراقبه دائمیه »، صورت نمی گیرد.
والله الموفق
العبد محمد تقی البهجة
برداشت از وب سایت مصاف
بسمه تعالی
کسی که به خالق و مخلوق، متیقن و معتقد باشد، و با انبیاء و اوصیاء صلوات الله علیهم، جمیعاً مرتبط و معتقد باشد، و توسل اعتقادی و عملی به آنها داشته باشد، و مطابق دستور آنها حرکت و سکون نماید، و در عبادات، «قلب» را از غیر خدا، خالی نماید، و فارق القلب، نماز را که همه چیز تابع آن است انجام دهد، و با مشکوکها، تابع امام عصر عجل الله له الفرج باشد، و هر که را امام، مخالف خود می داند با او مخالف باشد، و هر که را موافق می داند با او موافق، [و] لعن نماید ملعون او را، و ترحم نماید بر مرحوم او و لو علی سبیل الاجمالی؛ هیچ کمالی را فاقد نخواهد بود و هیچ وِزر و بالی را واجد نخواهد بود.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
العبد محمد تقی البهجة
برداشت از وب سایت مصاف
الأقل محمد تقی البهج
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله وحده، و الصلاة علی سید انبیائه و علی آله الطیبین، و اللعن أعدائهم اجمعین.
جماعتی از مؤمنین و مؤمنات، طالب نصیحت هستند؛ بر این مطالبه، اشکالاتی وارد است، از آن جمله:
1. نصیحت در جزئیات است، و موعظه، اعمّ است از کلیات و جزئیات؛ ناشناسها و همدیگر را نصیحت نمی کنند.
2. « من عمل بما علم ورثه الله علم ما لم یعلم »؛ « [ من عمل بما علم] کفی ما لم یعلم » ؛ ( والذین جاهدوا فینا، لنهدینهم سبلنا ).
آنچه می دانید، عمل کنید؛ و در آنچه نمی دانید؛ احتیاط کنید تا روشن شود؛ و اگر روشن نشد، بدانید که بعض معلومات را زیر پا گذاشته اید؛ طلب موعظه از غیر عامل، محل اعتراض است؛ و قطعاً مواعظی را شنیده اید و می دانید، عمل نکردید، و گرنه روشن بودید.
3. همه می دانند که « رساله عملیه» را باید بگیرند و بخوانند و بفهمند، و تطبیق عمل بر آن نمایند، و حلال و حرام را با آن تشخیص بدهند؛ و همچنین مدارک شرعیه [را] اگر اهل استنباط باشند؛ پس نمی توانند بگویند:
« ما نمی دانیم چه بکنیم و چه نکنیم. »
4. کسانی که به آنها عقیده دارید، نظر به اعمال آنها نمایید، آنچه می کنند از روی اختیار، بکنید، و آنچه نمی کنند از روی اختیار، نکنید؛ و این، از بهترین راه های وصول به مقاصد عالیه است؛ « کونوا دعاة إلی الله بغیر ألسنتکم »؛
مواعظ عملیه، بالاتر و مؤثرتر از مواعظ قولیه است.
5. از واضحات است که خواندن قرآن در هر روز، و ادعیه مناسبه اوقات و امکنه، در تعقیبات وغیرآنها؛ و کثرت تردد در مساجد و مشاهد مشرفه؛ و زیارت علما و صلحاء و همنشینی با آنها، از مرضیات خدا و رسول(ص) است و باید روز به روز، مراقب زیادتی بصیرت و انس به عبادت و تلاوت و زیارت باشد.
و بر عکس، کثرت مجالست با اهل غفلت، مزید قساوت و تاریکی قلب و استیحاش از عبادت و زیارات است؛ از این جهت است که احوال حسنه حاصله از عبادات و زیارات و تلاوتها، به سبب مجالست با ضعفا در ایمان، به سوء حال و نقصان، مبدل می شوند؛ پس، مجالست با ضعیف الایمان- در غیر اضطرار و برای غیر هدایت آنها- سبب می شود که ملکات حسنه خود را از دست بدهد، بلکه اخلاق فاسده آنها را یاد بگیرد:
« جالسوا من یذکرکم الله رؤیته، و یزید فی علمکم منطقه، و یرغبکم فی الاخرة عمله. »
6. از واضحات است که ترک معصیت در اعتقاد و عمل، بی نیاز می کند از غیر آن؛ یعنی غیر، محتاج است به آن، و او محتاج غیر نیست، بلکه مولد حسنات و دافع سیئات است:
( و ما خلقت الجن و الانس إلا لیعبدون. )
عبودیت ترک معصیت در عقیده و عمل.
بعضی گمان می کنند که ما از ترک معصیت عبور کرده ایم!! غافلند از اینکه معصیت، اختصاص به کبائر معروفه ندارد، بلکه اصرار بر صغائر هم، کبیره است؛ مثلاً نگاه تند به مطیع، برای تخویف، إیذاءِ محرم است؛ [و] تبسم به عاصی، برای تشویق، اعانت بر معصیت است.
محاسن اخلاق شرعیه و مفاسد اخلاق شرعیه، در کتب و رسائل عملیه، متبین شده اند. دوری از علما و صلحا، سبب می شود که سارقین دین، فرصت را غنیمت بشمارند و ایمان و اهلش را بخرند به ثمنهای بَخس و غیر مبارک، همه اینها مجرب و دیده شده است.
از خدا می خواهیم که عیدی ما را در اعیاد شریفه اسلام و ایمان، موفقیت به
« عزم راسخ ثابت دائم بر ترک معصیت » قرار بدهد که مفتاح سعادت دنیویه و اخرویه است، تا اینکه ملکه بشود ترک معصیت؛ و معصیت برای صاحب ملکه، به منزله زهر خوردن برای تشنه است، یا میته خوردن برای گرسنه است.
البته اگر این راه تا آخر، مشکل بود و به سهولت و رغبت، منتهی نمی شد، مورد تکلیف و ترغیب و تشویق از خالق قادر مهربان نمی شد.
« و ما توفیقی إلا بالله، علیه توکلت، و إلیه انیب ».
و الحمدلله أولاً و آخراً، و الصلاة علی محمد و آله الطاهرین و اللعن الدائم علی
أعدائهم أجمعین »
17 ربیع المولود 1419
برداشت از وب سایت مصاف
بسمه تعالی
گفتم که: الف، گفت: دگر؟ گفتم: هیچ
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است
بارها گفته ام و بار دگر می گویم: « کسی که بداند هر که خدا را یاد کند، خدا همنشین اوست، احتیاج به هیچ وعظی ندارد، می داند چه باید بکند و چه باید نکند؛ می داند که آنچه را که می داند، باید انجام دهد، و در آنچه که نمی داند، باید احتیاط کند. »
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
الاقل محمد تقی البهجة
برداشت از وب سایت مصاف
بسمه تعالی
کوچک و بزرگ باید بدانیم: راه یگانه برای سعادت دنیا و آخرت، بندگی خدای بزرگ است؛ و بندگی، در ترک معصیت است در اعتقادیات و عملیات.
آنچه را که دانستیم، عمل نماییم و آنچه را که ندانستیم، توقف و احتیاط نماییم تا معلوم شود، هرگز پشیمانی و خسارت، در ما راه نخواهد داشت؛ این عزم اگر در بنده، ثابت و راسخ باشد، خدای بزرگ، اولی به توفیق و یاری خواهد بود.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته، و الصلاة علی محمد و آله الطاهرین، واللعن علی أعدائهم أجمعین.
مشهد ربیع الثانی 1420.
برداشت از وب سایت مصاف
این که گفته میشودیاوران امام(ع)بسیارافرادرشدیافته وتربیت شده ای هستند،دلیل براین نیست که مانمی توانیم جزءاین امت باشیم،فقط کافی است انسان دستش رادردست ولیّ بگذاردوباتوجه کردن وبها دادن به فطرت دراین مسیرقرارگیرد.هرچندمسیرهمراهی بااهل بیت(ع)بسیارسخت است،وکسانی دراین ماجراسرافرازمی شوندکه مانندپارههای آهن باشند،مانندکوههای راسخ باشندواز سرزنش هیچ سرزنش کننده ای هراس نداشته باشند.به گفتۀ امام حسین(ص)هرکس میخواهدخونش رادراین مسیربذل کندو …باماهمراه شود،یعنی تنها کسانی میتوانندهمراه بشوندودراین مسیررشدکنندوجزءیاوران امام(ع)شوندکه عاشقانه همه چیزشان(اعم ازاعتقادات خودساخته،روحیات وصفات ومنیت هاوخودیت هاو…)رابرای امام(ع)کنارگذاشته وحتی از خون وآبروی خوددراین مسیردریغ نکنند،که اگرچنین افرادی باشنددرهرکجای عالم که باشندخداوندایشان رابرای قرار گرفتن درکاروان امام مهدی(ع)جمع میکند.
1) « خواهران ما در حالى كه چادر خود را محكم برگرفته اند و خود را هم چون فاطمه و زینب حفظ می كنند… هدفدار در جامعه حاضرشده اند.»
(رییس جمهور شهید محمد على رجایى)
2)«اى خواهرم: قبل از هر چیز استعمار از سیاهى چادر تو می ترسد تاسرخى خون من.»
(شهید محمد حسن جعفرزاده)
3) «مادرم… من با حجاب و عزت نفس و فداكارى شما رشد پیدا كردم.»
(شهید غلامرضا عسگرى)
4)«شما خواهرانم و مادرانم: حجاب شما جامعه را از فساد به سوىمعنویت و صفا مىكشاند.»
(شهید على رضائیان)
5) «از خواهران گرامى خواهشمندم كه حجاب خود را حفظ كنند، زیرا كهحجاب خونبهاى شهیدان است.»
(شهید على روحى نجفى)
6) «و تو اى خواهر دینىام: چادر سیاهى كه تو را احاطه كرده است ازخون سرخ من كوبنده تر است.»
(شهید عبدالله محمودى)
7)«خواهر مسلمان: حجاب شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد. برادرمسلمان: بىاعتنایى شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خواهران خواهدشد.»
(شهید على اصغر پور فرح آبادى)
8)«به پهلوى شكسته فاطمه زهرا(س) قسمتان می دهم كه، حجاب را حجاب را، حجاب را، رعایت كنید.».
(شهید حمید رستمى)
9) «خواهرم: حجاب تو مشت محكمى بر دهان منافقین و دشمنان اسلام مى زند.»
(شهید بهرام یادگارى)
10)«یك دختر نجیب باید باحجاب باشد.»
(شهید صادق مهدى پور)
11)«از تمامى خواهرانم مىخواهم كه حجاب این لباس رزم را حافظ باشند.»
(شهید سید محمد تقى میرغفوریان)
12)«خواهرم: از بى حجابى است اگر عمر گل كم است نهفته باش و همیشه گل باش.»
(شهید حمید رضا نظام)
13) «حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست»
(شهید محمد كریم غفرانى)
14) «خواهرم: محجوب باش و باتقوا، كه شمایید كه دشمن را با چادرسیاهتان و تقوایتان مىكشید.»
«حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را مى بینى و دشمن تو را نمى بیند.»
(سردار شهید رحیم آنجفى)
[مجموعهی وصیت نامههای شهدا دربارهی حجاب]
(بسم الله الرحمن الرحیم)
بروز مشکل و تنگنا در زندگی برای بسیاری از ما تاکنون اتفاق افتاده است و هریک از ما برای رفع آن راهکاری را دنبال میکنیم.در آموزههای دینی برای هر امری توجه به ماوراء و استمداد از ذات یکتای باری تعالی توصیه شده است.
امام رضا علیه السلام به بیان برخی اذکار اشاره میفرمایند که از آن جمله ذکری کوتاه است که به رفع تنگنای زندگی و دفع بلایا کمک میکند.
ایشان میفرمایند:
هرگاه خداوند بر کسی نعمتی داد ،باید خداوند را حمد کند.
و هرگاه روزی اش تنگ شد، باید طلب مغفرت کند.
هرگاه محزون شد باید لاحول و لا قوة الا بالله بگوید
هرکس بگوید:لاحول و لا قوة الا بالله خداوند 99 بلا را از وی دفع میکند که آسانتر آن خفگی و نفس تنگی است
برداشت از وب سایت مصاف
بسمه تعالی
الحمدلله رب العالمین، و الصلاة علی سید الأنبیاء و المرسلین، و علی آله سادة الأوصیاء الطاهرین و علی جمیع العترة المعصومین، واللعن الدائم علی أعدائهم أجمعین.
جماعتی از این جانب، طلب موعظه و نصیحت می کنند؛ اگر مقصودشان این است که بگوئیم و بشنوند و بار دیگر در وقت دیگر، بگوییم و بشنوند، حقیر عاجزم و بر اهل اطلاع پوشیده نیست.
و اگر بگویند کلمه ای می خواهیم که امّ الکلمات باشد و کافی برای سعادت مطلقه دارین باشد، خدای تعالی قادر است که از بیان حقیر، آن را کشف فرماید و به شما برساند.
پس عرض می کنم که غرض از خلق، عبودیت است ( و ما خلقت الجن و الانس إلا لیعبدون. سوره ذاریات/56 ) و حقیقت عبودیت؛ ترک معصیت است در اعتقاد که عمل قلب است و در عمل جوارح.
و ترک معصیت، حاصل نمی شود به طوری که ملکه شخص بشود، مگر با دوام مراقبه و یاد خدا در هر حال و زمان و مکان و در میان مردم و در خلوت « ولا أقول سبحان الله و الحمد لله، لکنه ذکر الله عند حلاله و حرامه ».
ما امام زمان عجل الله له الفرج را دوست می داریم، چون امیر نحل است؛ امور ما مطلقاً به وسیله او به ما می رسد؛ و او را پیغمبر صلوات الله علیه برای ما امیر قرار داده؛ و پیغمبر را دوست داریم، چون خدا او را واسطه بین ما و خود قرار داده؛ و خدا را دوست داریم، برای اینکه منبع همه خیرات است و وجود ممکنات، فیض اوست.
پس اگر خود و کمال خود را خواهانیم، باید دوست خدا باشیم؛ و اگر دوست خداییم، باید دوست وسائط فیوضات از نبیّ و وصیّ، باشیم؛ وگرنه یا دوست خود نیستم، یا دوست واهب العطایا نیستیم، یا دوست وسائط فیوضات نیستیم.
پس کیمیای سعادت، یاد خداست، و او محرّک عضلات به سوی موجبات سعادت مطلقه است؛ و توسل به وسائط استفاضه از منبع خیرات، به واسطه وسائل مقرره خودش است. باید اهتدا به هدایات آنها نماییم و رهروی به رهبری آنها نماییم تا کامیاب شویم.
دیگر توضیح نخواهید و آنکه عرض شد، ضبط نمایید و در قلب ثبت [کنید]، خودش توضیح خود را می دهد.
اگر بگویید چرا خودت عامل نیستی؟! می گویم: « اگر بنا بود که باید بگوییم ما عاملیم به هر چه عالمیم، شاید حاضر به این حضور و بیان نمی شدیم »؛ لکن دستور، بذل نعمت است، شاید به مقصود برساند؛ « ما أخذ الله علی العباد أن یتعلّموا حتی أخذ علی العماء أن یعلّموا ».
مخفی نماند اگر میسور شد برای کسی، نصیحت عملّیه بالاتر است از نصایح قولیه « کونوا دعاة إلی الله بغیر أاسنتکم »
وفقّنا الله و ایاکم لما یرضیه و جنبنا جمیعاً عن ما یسخطه و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته والحمدلله أولاً و آخراً والصلوة علی محمد و آله الطاهرین واللعن علی أعدائهم أجمعین.
مشهد، ربیع الثانی 1420
برداشت از وب سایت مصاف
بر طبق روایات، غیبت امام زمان عج یک سِرّ الهی است که علت قطعی آن تا زمان ظهور حجت حق مکتوم خواهد ماند و به طور کامل برای ما روشن نمی گردد.
چنان چه امام رضا(ع) میفرمایند: اینطور نیست که هر آنچه دانسته شد گفته شود و اینطور نیست که هر چه گفته شود وقتش رسیده باشد و اینطور نیست که هر چه وقتش فرا رسیده باشد، اهلش گرد آمده باشد.
عالم آل محمد(ع) در این رابطه میفرماید:
“اگر به ما اجازه سخن گفتن داده شود هرگونه شک و تردید از بین میرود” اما، به هر حال در بیان معصومین(ع) گاهی به علتهایی از آن اشاره شده است. که در اینجا با گوش جان سپردن به کلام امام رضا(ع)، به بیان مواردی از اسرار غیبت میپردازیم.
۱ـ امتحان الهی ( امتحان و آزمایش مردم )
معمربن خلاد میگوید: امام رضا(ع) پس از تلاوت آیه
“اَلمْ، اَحَسِبَ النّاسُ اَنْ یُتْرَکُوا اَنْ یَقُولُوا، آمَنّا وَهُمْ لایُفْتَنُون”
الف، لام، میم- آیا مردم میپنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم، رها میشوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟
سپس به من فرمود:
فتنه چیست؟ گفتم فدایت شوم! نزد ما فتنه یعنی گرفتاری در دین.
فرمود: همان گونه که طلا (برای خالص شدن) گرفتار بلاها میشود، شما نیز گرفتار بلا میشوید، همان گونه که طلا خالص میشود.
۲ـ حفظ جان
از زمان امام رضا(ع) محدودیت هایی بر ائمه(ع) تحمیل شد و در زمان امام جواد(ع) و امامهادی(ع) این سخت گیری ها افزایش یافت، سپس در زمان امام یازدهم به اوج خود رسیده به طوریکه باعث شد فعالیتهای ایشان به حداقل برسد.
و در زمان امام عصر(عج) خواست و مشیت الهی به غیبت ولی عصر(عج) تعلق گرفت تا با حفظ جان ایشان رهبری شیعه تحقق یابد.
امام رضا(ع) میفرماید: از ما اهل بیت کسی نیست که مکاتیب نزد وی میآورند و مسائل از او پرسند و اشاره به او نمایند، مگر اینکه کشته میشود، تا وقتی که خدا برانگیزاند از ما جوانی را برای این امر که محل ولادت و نشو نمای آن مخفی خواهد بود
عالم آل محمد(ع) اهل بیت را به ستارههای آسمان تشبیه میکند. مثل ما اهل بیت(ع) مثل ستارگان آسمان است، که هرگاه یکی از ستارگان غروب کند، دیگری طلوع میکند و زمانی که به سمت یکی از آنها بروید و حاجتهایتان را از او بخواهید، فرشته مرگ او را در بر میگیرد و میبرد. پس در مدت زمان بسیاری در سرگردانی خواهید بود تا این که خداوند، باعث طلوع ستاره شما میشود. پس، خداوند را سپاس گویید و امامتان را در بر گیرید.
امام باقر(ع) میفرماید: هنگامی که خداوند تبارک و تعالی از آفریدگانش خشمگین شود. ما (اهل بیت(ع) را از آنان دور مینماید. بنابراین اگر ترس کشته شدن ایشان و دلائل دیگری که ائمه اجازه افشای آن را نداشتهاند، نبود، هیچگاه حجت خدا، در غیبت باقی نمی ماند تا شاهد رواج معصیت، ظلم و فساد در زمین باشد، بلکه با ظهور خود و با تحمل همه سختی ها علیه ظلم و جور قیام کرده، عدل و داد را جایگزین آن میکرد.
اما ترسی که در این جا به آن اشاره شده، به معنای عامیانه ترس نیست، بلکه به خاطر تکلیف خاص الهی است که بر دوش هر امام نهاده شده و نگرانی او بدین جهت است که در جریان پیروزی حق بر باطل، خللی وارد شود که این یک دستور از جانب خداوند است او موظف به اطاعت از فرامین پروردگارش میباشد. بنابراین ولی عصر(عج) قبل از صدور فرمان الهی برای خشنودی دل مردم یا اجابت عده ای که به ظاهر میگویند “ظهور کن تا تو را یاری کنیم” نمی تواند ظهور نماید.
۳ـ بیعت نکردن با ظالمان
ثامن الحجج(ع) میفرماید: گویی شیعیان را میبینم که چون سومین نواده ام امام حسن عسکری(ع) را از دست میدهند در جستجوی امام خود همه جا را میگردند، اما او را پیدا نمی کنند چرا که امام آنها هرگاه بیعتی بر گردنش نبا شد، با شمشیر قیام خواهد نمود.
امام رضا(ع) حکمت غیبت امام مهدی(عج) را اینگونه بیان میکند که او غایب میشود، برای اینکه وقتی با شمشیر قیام کرد، بیعت احدی در گردنش نباشد یا به تعبیر دیگر بالاجبار با ظالم زمان خود بیعت نکرده باشد.
۴ـ کم بودن یاران واقعی
حضرت رضا(ع) فرمود: برای آن چیزی که گردنتان را دراز کرده اید (و منتظر آن هستید) تا زمانی که آزمایش و غربال نشوید و عده کمی از شما باقی نماند محقق نخواهد شد، چرا که خداوند متعال فرموده اند:
“اَلم، اَحَسِبَ النّاسْ اَنْ یَتْرَکُوا اَنْ یَقُولُوا آَمنّا وَ هُمْ لایَفْتَنُونْ”
آیا فکر کردهاند که چون بگویند ایمان آوردیم، رها میشوند و دیگر آزمایش نمی شوند؟
سپس به یکی از یاران خود فرمود:
فتنه چیست؟ او گفت: جانم به فدایت! آزمایشی است که درباره دین انجام میشود “آزمایشی، همچون آزمایش طلا، خالص شدنی مانند خالص شدن طلا” امتحانهای الهی در زمان غیبت به حدی سخت است که از انسان های مومن، افرادی خود ساخته، مخلص چون طلای ناب میسازد.
۵ـ غیبت، سنت انبیاء الهی
سرگذشت انبیاء در تاریخ گواه بر این مطلب است که گروهی از پیامبران همچون حضرت مهدی(عج) از میان مردم خویش غایب شدند. این پیامبران عبارتند از ابراهیم، ادریس، صالح، دانیال نبی، الیاس، شعیب یوسف، موسی، عیسی، محمد(ص) خاتم النبیین.
۱ـ مخفی شدن پیامبر(ص) در شعب ابی طالب به مدت سه سال و پناه بردن به غار حراء
۲ـ غیبت بیست ساله ادریس از دست قوم گمراهش
۳ـ فرار حضرت موسی(ع) از شهر مصر به مدین و اقامت او در نزد شعیب
۴ـ حضرت یوسف(ع) در حالی که پادشاه مصر بود و فاصله او تا پدرش هیجده روز بود
۵ـ طولانی بودن غیبت عیسی(ع) در دو نوبت، یکی به مدت ۱۲ سال در سرزمین های شام و مصر و دیگری هنگامی که مردم قصد به دار آویختن او را کردند که تاکنون ، بیش از ۲۰۰۰ سال میگذرد.
امام رضا(ع) میفرماید:
خداوند ـ تبارک و تعالی ـ کار او قائم(عج) را در یک شب مهیا میکند. همان گونه که برای موسی(ع) چنین کرد. زمانی که او رفت تا برای خانواده اش آتش بیاورد، وی با مقام رسالت بازگشت.
امام سجاد(ع) فرموده است: در قائم سنتهایی از هفت پیامبر وجود دارد، سنتی از پدرمان آدم(ع) و سنتی از نوح(ع)و سنتی از موسی(ع) و سنتی از ابراهیم (ع) و سنتی از ایوب(ع) و سنتی از پیامبر (ص) از آدم و نوح(ع) طول عمر از ابراهیم(ع) مخفی بودن ولادتش و گوشه گیری از مردم، از موسی(ع) ترس و غیبت، از عیسی(ع) اختلاف مردم درباره او، از ایوب(ع) گشایش کار او پس ازگرفتاری، از محمد(ص) جنگیدن، ترس دشمن از او، کشتن دشمنان خدا و پیامبرش، و کشتن ظالمان و جباران است، و هرگز پرچم او به زمین نمی افتد .
منبع: مرکز تخصصی مهدویت